تفسیر سوره حمد ( آیه های 3 و 4 و 5 )
تفسیر سوره حمد ( آیه های 3 و 4 و 5 )
منبع : راسخون
تفسیر سوره حمد با رویکرد به تفسیر تسنیم
مقدمه
بعد از تلاش وکوشش برای مطالبی جامع وکامل با امید رسیدن به این هدف که هر شخص سوره حمد را با دقت،درک وفهم بیشتر وبا در نظر گرفتن قرب الهی تلاوت کند؛نتیجه ای آورده شده که اشخاص عجول وبه عبارتِ بهتر کم وقت از آن بهره برده بتوانند به هدف ومطالب اصلی این تحقیق در چند صفحه دست پیدا کنند؛ البته مقصود اصلی از نتیجه در این تحقیق جمع بندی کل مطالب است.
فصل چهارم :
الرحمن الرحیم
تفسیر
دانستنی است این دو صفت بیانگر آن است که ربوبیت خدای تبارک وتعالی ربوبیتی است شایسته حمد، وحق انحصاری اوست؛ زیرا رحمت مطلق مخصوص خداست ورحمت ویژه مؤمنان نیز درانحصار وی است وچنین رحمتی استحقاق ولیاقت حمد را داراست.
بحث دیگر دراین آیه این است که خداوند ازلی وابدی رحمت را بر خود واجب کرده، پیامبر وکتاب فرستاده اش را رحمت می خواند؛رحمتش بر همه چیز گسترده وحتی پرورش وتربیت او نیز بر اساس رحمت است واگر عقوبت نیز می کند از درِ لطف ورحمت است؛وبخشیدن گناهان، عیب پوشی از آنان ودادن فرصت جبران به آن ها نیز همه از مظاهر رحمت ومهربانی اوست.
نکته ای که باید در اینجا اضافه کنیم این است که این دو صفت را مؤمنین روزانه حداقل سی مرتبه وحد اکثر شست مرتبه ذکر می کنند واین درحقیقت درسی است که همه مؤمنین خود را بیش از هر چیز در زندگی به این اخلاق الهی چنگ بزنند ومهمتر از آن،این است که در ذهن ایشان تداعی شده که اگراینان خود را عبد وبنده الهی می دانند مبادا رفتار مالکان بی رحم به بردگان را در نظر آورند؛ که هر کسی می داند رفتار مالکان با بردگان در تاریخ چگونه بوده است؛ پس خداوند به صورت مکرر در قرآن تذکر می دهد که حتی اگر بندگانم برخلاف دستوراتم عمل کردند وپشیمان شدند آن ها را می بخشم.
بنابر این آوردن صفات الرحمن والرحیم بعد از رب العالمین نشانگر این است که خداوند تبارک وتعالی با این همه قدرت وعظمت به بندگان خویش مهربانی،بخشش وعطوفتی هم چون دایه بهتر از مادر دارد.
واینجاست که تفاوت خالق هستی ومالکِ مالکان، با مملوکان در قالب مالک مشخص شده واینگونه رفتار است که مقربان ودل سوختگان را عاشق جمالش کرده وبا مستی تمام در هر نمازشان چنان الرحمن والرحیم را گفته که گوش شیطان را کر کرده وبرای مدتی از حال می روند.
تجزیه وترکیب کلمات این آیه
(الرحمن) نعت برای لفظ جلالة است.
(الرحيم) نعت دوم برایرلفظ جلالة است.
بحث روایی در این آیه
(شهد لي بأني الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ. أشهدكم لأوفرنّ من رحمتي حظه، و لأجزلن من عطائي نصيبه)(1)
تفاوت نام های خدا در سومین آیه (2)
الطاف، نکات وپيامهای دیگر (3)
2ـ هم چنان كه تعليم نيازمند رحم و مهربانى است، (الرَّحْمنُ عَلَّمَ الْقُرْآنَ) تربيت و تزكيه نيز بايد بر اساس رحم و مهربانى باشد. (رب العالمین الرحمن الرحیم)
3ـ رحمانيّت خداوند، دليل بر ستايش اوست. (الحمدلله) (الرحمن الرحیم)
فصل پنجم :
مالک یوم الدین
تفسیر
در اینجا نکته مهم این است که چنین خدایی با برپایی قیامت راه تکامل انسان ها را گشاده وآن ها را از زندگی بیهوده وابتر در دنیای پست ومحدود نجات داده،هدفی برای آن ها مشخص کرده وانسان های معتقد به قیامت را از تباهی می رهاند.
یوم در اینجا به معنای ظهور است نه جزئی از زمان یعنی مالکیت خداوند در آن روز (قیامت) مشخص می شود وبه تعبیر دیگر نمایان می شود؛ البته با اینکه در دنیای کاشت و تلاش این مالکیت مستتر بوده وانسان های تکامل نیافته آن رادرک نمی کرده اند.
نکته دیگر وقابل توجه این است که این آیه خود دلیلی بر انحصار حمد به خداوند است وبه آیه های قبل مربوط می شود.
درنتیجه باآنکه مالک حقیقی همه چیزخداست ولی مالکیت اودرروزقیامت جلوه خاصی خواهد داشت.چون درروزقیامت تمام واسطه ها قطع خواهند شد و دیگر نه واسطه پدری وفرزندی برقرار است ونه مال وثروت ونه بستگان وفرزندان ثمری دارند ونه زبان میتواند عذر تراشی ونه فکرفرصت تدبیر دارد؛پس تنها یک راه وجود دارد که آن هم لطف ورحمت خداوندی است،که مالک وصاحب اختیار آن روز است واین است تجلی یافتن ملکیت خدا در آن روز.
تجزیه وترکیب کلمات این آیه
ترکیب:
(يوم) مضاف إليه، مجرور و علامة جرآن كسرة است.
(الدين) مضاف إليه،مجرور و علامة جرآن كسرة است.
تجزیه:
(يوم) اسم است به معناى وقت که شروع می شود از طلوع خورشید تاغروب . و يوم در اینجا به معناى روز قيامة است. و جمعش أيّام، و جمع الجمع آن أياويم است.
(الدين) مصدر دان يدين باب ضرب است که به معناى جزى و أطاع یا خضع است، وزن آن فعل به كسرحرف اول و سکون حرف دوم. دين معنایش جزاء أو طاعة است، و بعضی مواقع به معناى ملّة یا عادة نیز می آید.
بحث روایی در این آیه
2ـ قال: كان علي بن الحسين- عليهما السلام- إذا قرأ مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ، يكررها حتى كاد أن يموت.(5)
3ـ إذا قال العبد: مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ، قال اللّه تعالى: أشهدكم كما اعترف بأني مالك يوم الدين، لأسهّلن يوم الحساب، حسابه. و لأثقّلن حسناته.(6)
طرح یک سؤال
پاسخ این سؤال(همانطور که قبلا گفته شد) با توجه به این نکته روشن میشود که مالکیت خداوند اگر چه شامل هر دو جهان می باشد اما بروز و ظهور این مالکیت در قیامت بیشتر است چراکه در آن روز تمام پیوند های مادی ومالکیت های اعتباری ساقط شده وهیچ کس آنجا چیزی از خود ندارد؛پس این مالکیت نتیجه خالقیت وربوبیت پروردگار است و در قیامت ظاهر می شود.
اختلاف مفسران (7)
1ـ مفسران اختلاف دارند که آیا کلمه مالک میتواد همچون رب العالمین و رحمان الرحیم صفت برای اسم معرفه ای مانند الله باشد؟
در جواب برخی گفته اند در کلمه مالک زمان حال یا استقبال مطرح نیست بلکه استمراری است و اسم فاعل استمراری با اضافه شدن میتواند صفت برای اسم معرفه ای همچون الله باشد.
برخی دیگر گفته اند که چون قیامت هم اکنن موجود نیست از این رو مالک در این آیه معنای استقبالی دارد و به معنای یملک است و چنین اسم فاعلی با اضافه کسب تعریف نمی کند و از این رو صفت برای اسم جلاله الله که معرفه است قرار نمی گیرد.
در این اختلافات نظر استاد جوادی آملی با گروه نخست است و دلیلی که برای آن ذکر می کند از این قرار است که مالک در اینجا صفت مشبهه است وبر استمرار دلالت دارد؛چون قیامت هم اکنون موجود است وبا برچیده شدن نظام دنیا انسان وارد قیامت می شود.
2ـ اختلاف دوم در کلمه مالک اینگونه است که بعضی از قراء کلمه مالک را ملک قراءت کرده اند وبسیاری از مفسران نیز همین قرائت را ترجیح داده اند؛گرچه قرائت مالک اکنون مشهورتر است؟
پاسخی که به این اختلاف داده شده این است که فرق بین مالک وملک در اضافه به زمان در مالکیت های اعتباری است نه حقیقی؛اما خدای تبارک وتعالی که مبدأ حقیقی همه اشیاء است،همان گونه که تعبیر ملک در باره او صحیح است تعبیر مالک نیز به او صدق می کند.وخدای سبحان منشأ هستی هر موجودی است؛چه زمان وچه غیر زمان همه معلول او هستند؛پس ملک ومُلک همه اشیاء،چه زمان وچه غیر زمان از آن اوست و او هم مالک زمان است وهم مالک غیر زمان.
یوم درقرآن (8)
قیامت روز دین (9)
در قیامت باطن و حقیقت دین مشخص میشود؛یعنی حقیقت دین و سایر گناهان و... مشخص شده و ظهور پیدا خواهد کرد و به این دلیل است که روز قیامت روز دین معرفی شده است.
الطاف، نکات وپيامهای دیگر (10)
2 ـ قيامت، پرتو از ربوبيّت اوست. (رب العالمین)،(مالک یوم الدین)
فصل ششم :
ایاک نعبد و ایاک نستعین
تفسیر
توجه به صفات رحمن،رحیم،رب و مالکیت، خداوند را در دل انسان محبوب می کند و اکنون است که آن محبوب معبود است .
برای رهایی از قرار گرفتن در شعاع شرک باید به مرکز وحدت یعنی خدای ازلی و ابدی پناهنده شد و در نماز، شخص نماز گزار گویا که دارد از طرف تمام موحدان صحبت می کند ؛ که خدایا من به تنهایی لایق پرستیدن تو نیستم ولی ما همه بنده تو هستیم و تو را عبادت کرده و استعانت از تو می جوئیم و به همین دلیل است که اصل نماز به جماعت است؛ البته فرادا نیز جایز است .
با توجه به آیات قبل بعد از مالکیت ، ربوبیت و الوهیت و... انسان با حکم عقل بندگی خداوند را پذیرفته می داند که نباید بندۀ زر و زور وقدرت و...باشد بلکه عقل حکم می کند که تنها باید او را پرستید واز او اطاعت کرد.
تجزیه وترکیب کلمات این آیه
ترکیب:
(نعبد) فعل مضارع و مرفوع است، و فاعل ضمير مستتر است که وجوبا درتقديراست که نحن باشد و (واو) عاطفة است.
(إياك نستعين) معرب است مانند قبل.
و جملة: «إياك نعبد ..» محلی برایش نیست و استینافية است.
و جملة: «إياك نستعين ..» محلی برایش نیست و معطوف است بر جملة إياك نعبد.
تجزیه:
بحث روایی در این آیه
فقال: ما زلت أردد الاية، حتى سمعتها من المتكلم بها.(11)
2ـ نعبد، قال اللّه: صدق عبدي، اياي يعبد. أشهدكم، لأثيبه على عبادته، ثوابا يغبطه كل من خالفه في عبادته لي. فإذا قال: و إياك نستعين، قال اللّه: بي استعان. و الي التجأ. أشهدكم (لأعيننّه في شدائدهشو لآخذن بيده، يوم نوائبه)(12)
اسرار تقدیم ایاک بر نعبد (13)
موحدی که ذات اقدس الهی را جامع ومنشأ همه کمالها وجمالها می داند، او را کمال مطلق دانسته ودر همه حال او را می بیند با تقدیم ایاک بر نعبد عبادت را حق انحصاری او می داند.
ضمیر جمع در نعبد (14)
مراتب استعانت (15)
الطاف، نکات وپيامهای دیگر(16)
2ـ بندگى، تنها در برابر خداوند رواست نه ديگران. (ایاک)
3ـ قوانين حاكم بر طبيعت محترم است، ولى ارادهى خداوند حاكم و قوانينِ طبيعى، محكوم هستند. لذا فقط از او كمك مىخواهيم. (ایاک نستعین)
4ـ گر چه عبادت از ماست، ولى در عبادت كردن نيز نيازمند كمك او هستيم. (ایاک نعبد وایاک نستعین)
5ـ چون خداوند بيشترين لطف را بر ما كرده، ما بهترين تذلّل را به درگاهش مىبريم. (الرحمن الرحیم ایاک نعبد)
6ـ (ایاک نعبد وایاک نستعین) يعنى نه جبر است و نه تفويض. چون مىگوييم:
(نعبد) پس داراى اختيار هستيم و نه مجبور. و چون مىگوييم: (نستعین) پس نياز به او داريم و امور به ما تفويض نشده است.
7ـ عبادت، مقدّمه و وسيلهى استمداد است. ابتدا عبادت آمده آن گاه استمداد. (ایاک نعبد وایاک نستعین)
8ـ شناخت خداوند و صفات او، مقدّمه دستيابى به توحيد و يكتاپرستى است.
(رب العالمین، الرحمنِ الرحيم، مالك يوم الدينِ، إياك نعبد)
9ـ از آداب دعا و پرستش اين است كه انسان خود را مطرح نكند و خود را در حضور خداوند احساس كند. (إياك نعبد)
10ـ توجّه به معاد، يكى از انگيزههاى عبادت است. (مالك يوم الدين إياك نعبد)
11ـ قيامت، جلوهاى از رحمت خداوند است. (الرحمن الرحيم مالك يوم الدين)
نتیجه
آیۀ چهارم- (مالك يوم الدين) وصف چهارم براى (لله) است يعنى رب العالمين بودنش منحصر به دنيا نيست بلكه او فرمانرواى آخرت نيز هست (مالك) اسم
فاعل است، به معنى صاحب مال و سرپرست هر دو به كار مىرود، در آيه أَنَّا خَلَقْنا لَهُمْ مِمَّا عَمِلَتْ أَيْدِينا أَنْعاماً فَهُمْ لَها مالِكُونَ (يس/ 71) يعنى صاحب مال است و در آيه وَ نادَوْا يا مالِكُ لِيَقْضِ عَلَيْنا رَبُّكَ قالَ إِنَّكُمْ ماكِثُونَ (زخرف/ 77) يعنى سرپرست و فرمانروا است. يعنى ندا مىكنند: اى حكمران آتش خدايت ما را بميراند گويد شما ماندگار هستيد اگر بالفرض نام او (مالك) باشد ظاهرا به علت حكمرانيش باهل آتش است.
(عاصم بن ابى النجود) و ديگران آن را (مالك) و عدهاى (ملك) (بفتح ميم و كسر لام) قرائت كردهاند، ظاهرا آن به معناى مدير و حكمران است زيرا با (يوم) حكمران بودن مناسب است.
آیۀ پنجم -( ایاک نعبد وایاک نستعین) گويى نمازگزار با ذكر اوصاف قبلى، قدم بقدم به خدا نزديك مىشود تا در اينجا با خدا روبرو مىشود و با لفظ خطاب مىگويد (اياك نعبد ...) جلو آمدن (اياك) در هر دو مورد براى افاده حصر و اختصاص است يعنى: فقط تو را مىپرستيم و فقط از تو مدد مىطلبيم. گويى اوصاف قبلى براى تمهيد اين سخن است، آرى مبدئى كه رب العالمين، رحمان رحيم، مالك يوم الدين است و قادر به جلب منفعت و دفع ضرر است و انسان را از پرستش طاغوت ها بىنياز مىكند، بايد مورد پرستش و مددخواهى قرار گيرد.
1ـ نام كتاب: الميزان فى تفسير القرآن،نويسنده: طباطبايى سيد محمد حسين،موضوع: قرآن به قرآن و اجتهادى،قرن: چهاردهم، زبان: عربى، مذهب: شيعى ،ناشر: دفتر انتشارات اسلامى جامعهى مدرسين حوزه علميه قم ،مكان چاپ: قم ،سال چاپ: 1417 ق ،نوبت چاپ: پنجم.
2ـ نام كتاب: ترجمه تفسير الميزان، نويسنده: موسوى همدانى سيد محمد باقر، موضوع: قرآن به قرآن و اجتهادى، قرن: چهاردهم، زبان: فارسى، مذهب: شيعى، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى جامعهى مدرسين حوزه علميه قم، مكان چاپ: قم، سال چاپ: 1374 ش، نوبت چاپ: پنجم.
3ـ نام كتاب: البرهان فى تفسير القرآن، نويسنده: بحرانى سيد هاشم، موضوع: روايى، قرن: يازدهم، زبان: عربى، مذهب: شيعى، ناشر: بنياد بعثت، مكان چاپ: تهران،سال چاپ: 1416 ق، نوبت چاپ: اول.
4ـ نام كتاب: تفسير نمونه، نويسنده: مكارم شيرازى ناصر، موضوع: اجتماعى و اجتهادى، قرن: پانزدهم زبان: فارسى، مذهب: شيعى، ناشر: دار الكتب الإسلامية، مكان چاپ: تهران، سال چاپ: 1374 ش، نوبت چاپ: اول.
5ـ نام كتاب: تفسير نور، نويسنده: قرائتى محسن، موضوع: اجتماعى و تربيتى، قرن: پانزدهم، زبان: فارسى، مذهب: شيعى، ناشر: مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، مكان چاپ: تهران، سال چاپ: 1383 ش، نوبت چاپ: يازدهم.
6ـ نام كتاب: تفسير احسن الحديث، نويسنده: قرشى سيد على اكبر، موضوع: اجتماعى و تربيتى، قرن: پانزدهم، زبان: فارسى، مذهب: شيعى، ناشر: بنياد بعثت، مكان چاپ: تهران، سال چاپ: 1377 ش، نوبت چاپ: سوم.
7ـ نام كتاب: اطيب البيان في تفسير القرآن، نويسنده: طيب سيد عبد الحسين، موضوع: تربيتى، قرن: پانزدهم، زبان: فارسى، مذهب: شيعى، ناشر: انتشارات اسلام، مكان چاپ: تهران، سال چاپ: 1378 ش، چاپ: دوم.
8ـ نام كتاب: تفسير كنز الدقائق و بحر الغرائب، نويسنده: قمى مشهدى محمد بن محمدرضا، موضوع: روايى و ادبى، قرن: دوازدهم، زبان: عربى، مذهب: شيعى، ناشر: سازمان چاپ وانتشارات وزارت ارشاد اسلامى، مكان چاپ: تهران، سال چاپ: 1368 ش، نوبت چاپ: اول.
9ـ نام كتاب: تفسير نور الثقلين، نويسنده: عروسى حويزى عبد على بن جمعه، موضوع: روايى، قرن: يازدهم، زبان: عربى، مذهب: شيعى، ناشر: انتشارات اسماعيليان، مكان چاپ: قم، سال چاپ: 1415 ق، نوبت چاپ: چهارم.
10ـ نام كتاب: شواهد التنزيل لقواعد التفضيل، نويسنده: حسكانى عبيد الله بن احمد، موضوع: روايى، قرن: پنجم، زبان: عربى، مذهب: سنى، ناشر: سازمان چاپ وانتشارات وزارت ارشاد اسلامى، مكان چاپ: تهران، سال چاپ:( 1411 ق)، نوبت چاپ: اول.
11ـ نام كتاب: التفسير المنسوب الى الامام العسكرى، نويسنده: امام ابومحمد حسن بن على عسكرى، موضوع: روايى، قرن: سوم، زبان: عربى، مذهب: شيعى، ناشر: مدرسه امام مهدى، مكان چاپ: قم، سال چاپ: 1409 ق، نوبت چاپ: اول.
12ـ نام كتاب: كتاب التفسير، نويسنده: عياشى محمد بن مسعود، موضوع: روايى، قرن: چهارم، زبان: عربى، مذهب: شيعى، ناشر: چاپخانه علميه، مكان چاپ: تهران، سال چاپ: 1380 ق.
13ـ نام كتاب: تسنیم، نويسنده: آیت الله جوادی آملی، موضوع: قرآن به قرآن و اجتهادى، قرن:15، زبان: فارسی، مذهب: شيعى، ناشر: مرکز نشر إسراء، چاپخانه: أسوه، سال چاپ: 1430 ق، نوبت چاپ:اول.
پی نوشت ها :
1ـ قمى مشهدى محمد بن محمدرضا، تفسير كنز الدقائق و بحر الغرائب، ناشر: سازمان چاپ وانتشارات وزارت ارشاد اسلامى، سال چاپ: 1368 ش، ج1، ص، 53.
2ـ تسنیم،ج1، ص379.
3ـ نور، ج1، ص25.
4ـ تفسير كنز الدقائق و بحر الغرائب، ج1، ص: 56.
5ـ تفسير كنز الدقائق و بحر الغرائب، ج1، ص: 56.
6ـ تفسير كنز الدقائق و بحر الغرائب، ج1، ص: 58.
7ـ تسنیم،ج1، ص 385.
8ـ تسنیم،ج1، ص 388.
9ـ تسنیم، ج1، ص390.
10ـ نور،ج1، ص27.
11ـ تفسير كنز الدقائق و بحر الغرائب، ج1، ص: 60.
12ـ تفسير كنز الدقائق و بحر الغرائب، ج1، ص: 64 .
13ـ تسنیم،ج1، ص 421.
14ـ تسنیم، ج1، ص434.
15ـ تسنیم،ج1، ص 448.
16ـ نور، ج1، ص 28.
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}